مقصود از اخلاط (جمع خلط) جسم تر و سیالی است که از استحاله و دگرگونی خوراک ها درباه انسان به وجود می آید و دربدن در گردش می باشد. به آن صفرا یا زرداب، دم یا خون، بلغم یا خون سفید و سودا یا زرداب سوخته می گویند.

‏اخلاط چهارگانه

‏فلاسفه و پزشکان طب قدیم معتقدندکه چون بشراز مایع نطفه دار به وجود امده است، بنابراین علت عصاره ها وطبایع، عناصر اصلی تشکیل دهنده بدن هستند. یعنی تن موجودات زنده و از جمله انسان نیز از چهار عنصرکه به اخلاط چهار گانه معروفند تشکیل شده است. بقراظ و پزشکان پس ازا وکه پیرو مکتب وی بوده اند، فیزیولوژی کلی خود را براساس نظریه اخلاط چهار گانه استوار ‏کرده اند. انان معتقد بودند که بدن ادمی و جانداران دیگر مشتمل بر مایعات ‏مختلنی است که زندگی بدن وابسته است ودر زندگی اهمیت فراوان دارند.

‏به عقیده جرجانی، خلط رطوبتی است که درون بدن مردم روان و جایگاه طبیعی آن رگ ها واندام هایی است که میان تهی باشد: مانند معده، جگری طحال و کیسه صفرا و این خلط از غذا ناشی می شود. طبق نظر قدما، اخلاط به دوگروه نیکو (طبیعی) وبد (غیرطبیعی) تقسیم می شوند:

الف- اخلاط نیکو (طبیعی)

‏اخلاطی هستند که برای بدن منفعت دارند و جایگزین آنچه بدن از دست داده می شوند وکمبودها را جبران می کنند.

ب- اخلاط نیکو ( غیرطبیعی)

‏اخلاطی هستند غیرمفید و زاید که سود‏ی برای بدن ندارند و باید بدن را به وسیله دارو و اخلاط نیکو از آن ها پاک کرد.