به همان اندازه که افراد فامیل می توانند لذت بخش باشند، زمانی هم وجود دارد که تنهائی شما را برهم زده و خواسته هایی از شما دارند که اجابت کردن آنها برایتان بسیار مشکل است. اما به خاطر رابطه نزدیکتان با آنها، نه گفتن به چنین افرادی به نظر غیرممکن است. و بدتر از همه اعضای فامیل بیشتر مایل به شناخت ضعفهای شما هستند.

آیا شما هم اینگونه اید؟ در فامیل به در دسترسی بودن معروف هستید و دائماً خود را قانع می کنید که این تنها شمایید که می توانید از عهده به بیمارستان می روید، برای خاله پیرتان خرید می کنید و برای هر کار ضروری حاضر و آماده هستید. آیا تا به حال به این مسأله فکر کرده اید که چرا تنها فرد فداکار فامیل و خانواده اید؟ مشکل اینجاست که تمام اعضای خانواده تان هم همین برداشت را در مورد شما دارند. خواهرتان کجاست وقتی که به او احتیاج دارید؟ چرا برادرتان هرگز از شما نمی پرسد چه کاری می تواند برایتان انجام دهد؟

نکته: ، بازسازی و دفاع از خطوط مرزی زندگیتان باعث می شود تا حد زیادی از سردرگمیها و ناامیدیهایتان کاسته شده و خود را از شر خشمی که در اثر خواسته های بی جای دیگران بر شما وارد می شود، برهانید.

حال زمان آن است که قوی باشید و زندگی خود را از امر و نهی افراد خانواده برهانید و ماسک ادم خوب بودن برای افراد خانواده را از چهره اتان بردارید. شما بدون این کارها هم می توانید در قلب اعضای خانواده تان جایی داشته باشید.

نکته: اگر واقعا می خواهید برای خودتان زندگی کنید، باید حفاظت شخصی را تمرین کنید و این به معنای آن است که باید گاهی به کسانی که عشق می ورزید هم پاسخ منفی بدهید.

جمعه دیگر می خواهیم با مامان بیرون برویم، توهم میایی، مگر نه؟

اینجا چه اتفاقی افتاده است؛

یک بار در سال همیشه مادر و دخترهایش یک شب شام را بیرون میخورند و با هم به سینما می روند، این جزئی از برنامه زندگی شما شده است و تقریباً همیشه چنین شبی برای شما تجربه دردناک و ناخوش آیندی محسوب می شود. خواهران شما خیلی دوست دارند مرتباً به شما بگویند چه کارهای اشتباهی در زندگیتان انجام دادهاید، آرایشتان اصلاً برازنده شما نیست، چرا شغلتان را عوض نمی کنید و... در مقابل شما نیز بارها پاسخ دادهاید که از دخالتهای بی جای آنها خوشتان نمی آید اما تغییری در رفتار آنها حاصل نشده است. شما نمی خواهید کسی باشید که سنت ها را بشکنید و هر سال فکر می کنید امشب با شبهای دیگر فرق دارد و دیگر اذیت نخواهید شد اما آنها فرقی با قبلی نکرده اند.

پاسخ: «نمی توانم بیایم». (مجبور نیستید توضیح بدهید یا بهانه بیاورید، شما دیگر بزرگ شده اید)

هشدار: خوشبینی بیش از حد شما مانع از این نمی شود که خواهر، برادر و مادر تان احساساتتان را جریحه دار نکنند و یا شما را آزار ندهند. آنها به خودشان هم نمی توانند کمک کنند. سالهاست که با این رفتار خو گرفته اند و تغییر ناپذیرند. از آنها دور شوید.