روش هایی برای سرکوب افسردگی

آیا شما وقتی احساس ضعف می کنید ناخودآگاه قهوه، چای، بیسکویت یا شکلات را انتخاب می کنید ؟ اگر چنین است این یک میل ساده نیست بلکه یک علت مستدل دارد. تمام این خوراکی ها شامل مواد شیمیایی هستند که میزان انرژی شما را افزایش می دهند و باعث می شود که شما احساس خوبی داشته باشید.

اساس غذای خود را بر کربوهیدرات ها مانند : سیب زمینی، برنج و ماکارونی قرار دهید و مکرر و به میزان کم استفاده کنید. صبحانه خود را با پروتئین مانند گوشت: تخم مرغ و پنیر شروع کنید تا انرژی طولانی مدتی داشته باشید. فیبرهای غذایی مانند میوه ها کمک می کنند که غذا با سرعت مناسبی از سیستم گوارشی شما بگذرد و انرژی ثابت تری تولید کند. برای این که میزان لازم فیبر غذایی به بدنتان برسانید از سبزیجات میوه های تازه و غلات و حبوبات در وعده های غذایی روزانه تان استفاده کنید. سعی کنید که در خون چربی های اشباع شده و پروتئین اعتدال به خرج دهید.

به طور مداوم و منظم حداقل سه روز در هفته به مدت 30 دقیقه ورزش کنید، پیاده روی یک روش عالی برای ورزش است. ورزش های آرام باعث می شود که خون به راحتی جریان پیدا کند و اکسیژن بیش تری به دبن شما برساند (به خصوص به مغز) و به شما کمک می کند که از لحاظ روانی احساس سرحالی و سرزندگی کنید :

مصرف چای، قهوه و نوشیدنی های گازدار را محدود کنید. قهوه شما را می تواند به مدت یک ساعتی سرحال بیاورد، اما بعداً به شما حالتی متضاد دست می دهد، کافئین باعث می شود که مقدار انسولین ترشح شده در خون زیاد شود و این باعث پایین آمدن قند خون می شود وقتی فشار شما پایین می آید اعتماد به نفستان کم تر و میزان انرژی تان کم می شود که این باعث افسردگی و پریشانی می شود.

اگر احساس می کنید که رژیم غذایی شما کافی نیست از مکمل هایی مانند مولتی ویتامین و مینرال استفاده کنید.

این حالت معمولاً پس از چند روز برطرف می‌شود و شخص به زندگی طبیعی باز می‌گردد. اما آنچه پزشکان آن را افسردگی می‌نامند، حالت افسردگی به این شکل نیست. بلکه این اصطلاح برای تعریف بیماری شدیدتری به کار می‌رود که حداقل چند روز طول می‌کشد و بر جسم و روح اثر می‌گذارد. این بیماری ممکن است بی هیچ دلیلی بروز کند و زندگی فرد را تهدید کند. هیچ وقت وجود یک علامت تک نشانگر وجود افسردگی و یا به قول معروف افسردگی بالینی در فرد نیست. بسیاری از علایم شبیه یکدیگرند، اما وقتی فرد به افسردگی مبتلا می‌شود این علائم شدیدتر می‌گردند و مدت بیشتری ادامه می‌یابند. اگر حالت ناامیدی و افسردگی بر تمام ابعاد زندگی شما تاثیر بگذارد، 2 یا چند هفته ادامه یابد و یا به حدی برسد که به فکر خودکشی بیفتید، کار صحیح آن است که از دیگران یاری بطلبید.

به خاطر داشته باشید که افسردگی یک بیماری است که می‌توان آن را با موفقیت درمان کرد و به موقع بهبود خواهد یافت.

علایم افسردگی

هر چند افسردگی یک اختلال خلفی دانسته می‌شود اما در واقع از مجموع 4 علامت مختلف تشکیل شده است. علاوه بر علایم هیجانی (خلقی)، علایم شناختی، انگیزشی و جسمانی وجود دارد. لازم نیست فرد به همه این علایم دچار شود تا بتوان او را افسرده دانست. اما هر چه بیشتر دچار این علایم شده باشد و هر چه شدت این علایم بیشتر باشد با اطمینان بیشتری می‌توان نظر داد که دچار افسردگی است.

1- علایم جسمی: 1-تغییر اشتها (افزایش یا کاهش اشتها)،2- آشفتگی در خواب (بدخوابی، به سختی به خواب می‌روند، زودتر از موقع بیدار می‌شوند یا زیاد می‌خوابند) 3- خستگی 4- یبوست 5- بی میلی جنسی 6- نا منظم شدن عادت ماهانه 7- کم تحرکی روحی و جسمی. از آنجا که افکار شخص افسرده معطوف به درون هستند تا به وقایع خارجی، بیمار ممکن است دردها و رنج‌های خود را بیش از حد بداند و نگران سلامتی‌اش باشد.

2- علایم شناختی: علایم شناختی بیشتر شامل افکار منفی است. افراد افسرده اعتماد به نفس اندکی دارند، احساس بی کفایتی کرده و برای شکسته‌ای‌شان خود را تحقیر می‌کنند. آن‌ها از آینده نا امید بوده و به انجام کاری برای بهبود زندگی‌شان بدبین هستند. تفکر افراد افسرده باعث می‌شود که انسان جهان را با دیدی منفی بنگرد.

سه عامل سازنده تفکر افسرده کننده عبارت است از

:افکارمنفی، مانند اینکه «من در کارم موفق نیستم».