مهمترین اصل در درمان AUB شناسایی و درمان اختصاصی عامل بوجود آورندهٔ خونریزی است . در مواردی که علت خاصی برای خونریزی وجود ندارد ( DUB ) و نیز جهت کنترل خونریزی بسیاری از موارد پاتولوژیک ، درمان های طبی مؤثر خواهد بود . ما ابتدا به بحث در مورد درمان های مورد استفاده پرداخته و آنگاه روش درمان در هر یک از حالات خاص را توضیح خواهیم داد .

۱ ) آهن ( Iron ) : با خونریزی قاعدگی به میزان ۳۵ تا ۴۰ میلی لیتر حدود ۱۶ میلی گرم آهن از دست می رود که مقدار آهن مصرفی در رژیم غذایی معمولی برای جبران آن کافی است اما اگر مقدار خونریزی به بیش از ۶۰ تا ۸۰ میلی لیتر برسد در اکثر افراد آنمی فقر آهن رخ خواهد داد که بایستی برحسب مورد مقدار ۶۰ تا ۱۸۰ میلی گرم در روز عنصر آهن به تمامی بیماران با منوراژی یا پلی منوره تجویز شود . در بسیاری از بیماران تجویز آهن تنها اقدام درمانی لازم است .

۲ ) مهارکننده های سیکلواکسیژناز : یکی از تغییرات اساسی در خونریزی قاعدگی تغییر متابولیسم پروستاگلاندین ها است . بطوریکه مقدار که ( منبع عمدهٔ آن سلول های غددی اندومتر ) و Endothelin - 1 ( ET - 1 منبع اصلی آن استرومای احاطه کنندهٔ عروق مارپیچی ) که منقبض کننده های عروقی قوی هستند در اواخر فاز لوتئال با افت پروژسترون افزایش می یابند . در زنان با منوراژی دیده شده است که مقدار تولید PGI2 ( یک وازودیلاتور با منبع اصلی میومتر سطحی ) و نسبت PGE2 ( یک وازودیلاتور با منبع اصلی استرومای اندومتر ) به بیش از افراد با خونریزی طبیعی می باشد . داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی ( NSAIDS ) از طریق مهار سیکلواکسیژناز باعث تغییر و در واقع کاهش نسبی تولید پروستاگلاندین های واز ودیلاتور شده و در نهایت موجب کاهش خونریزی قاعدگی می شود . در اکثر مطالعات NSAIDS ( نظیر مفنامیک اسید ، ایبوپروفن و . . . ) باعث کاهش مقدار خونریزی قاعدگی تا ۲۰٪ الی ۵۰٪ می شوند .

۳ ) عوامل آنتی فیبرینولیتیک : یکی از اجزاء مهم در سیر طبیعی لخته عروقی ، پروسه فیبرینولیز است که از طریق تولید پلاسمین از پلاسمینوژن تحت تاثیر گروهی از آنزیم ها موسوم به فعال کننده های پلاسمینوژن ( PA ) صورت می گیرد و این مسئله علت اصلی عدم تشکیل لخته در خونریزی قاعدگی است . دیده شده است که در زنان تخمک گذار با منوراژی میزان PA افزایش یافته است و تجویز مهارکننده های PA نظیر tranexamic acid باعث کاهش مقدار خونریزی به میزان ۳۰٪ الی ۵۰٪ می شود . اما به دلیل نامشخص بودن اثر تئوریک آن در افزایش ریسک حوادث ترومبوآمبولیک ، مصرف آن چندان رایج نیست .

( نکته ) برخلاف تصور قبلی ، ethname Sylate ) epsilon a minocaproic acid ) فعالیت مهارکننده گی PA ندارد .

۴ ) پروژستین ها ( Progestins ) : پروژستین ها ترکیبات مصنوعی با اثرات شبه پروژسترونی ولی ساختمانی متفاوت از آن بوده و نمونه های معروف آنها مدروکسی پروژسترون استات ، ایزومرهای نورژسترل و نوراتیندرون هستند . برحسب روش مصرف آنها مکانیسم اثر پروژستین ها در درمان AUB تا حدی متفاوت است : ( الف ) تجویز دوره ای ( Cyclical ad,inistration ) در این روش در هر سیکل قاعدگی در فاز لوتئال یکی از پروژستین ها برای ۷ تا ۱۰ روز ( از روز ۱۵ تا ۲۵ یا ۱۹ تا ۲۶ سیکل قاعدگی ) تجویز می شود . این روش در مواردی که اشکال در فاز لوتئال وجود دارد ( نظیر فقدان جسم زرد در سیکل های بدون تخمک گذاری یا نارسایی جسم زرد ) بسیار مؤثر و مناسب بوده و مکانیسم اثر آن تکامل استرومای و در نتیجه استحکام بخشیدن به اندومتر و جلوگیری از اثر بیش از حد استروژن است؛

( ب ) تجویز سیستمیک پیوسته continuous gstemic administration ) ) در این روش یکی از پروژستین ها ( غالباً مدروکسی پروژسترون استات ) به طور دائم و بدون قطع کردن تجویز می شود و روش خوبی برای موارد منوراژی همراه با تخمک گذاری بوده و مکانیسم اثر آن ایجاد آمنوره ( در ۸۰٪ بیماران ظرف یک سال از مصرف ) با اثرات مرکزی و محیطی است ( هر چند حدود ۵۰٪ بیماران در سال اول استفاده دچار خونریزی نامنظم خواهند شد )؛ ( ج ) تجویز موضعی پیوسته ( continuous local administrations ) : در این روش از IUD حاوی ترکیبات پروژستینی استفاده می شود و عمدتاً در مواردی که مصرف سیستمیک پروژستین ها مسئله دار است بکار برده می شود .

( نکته ) پروژستین ها زمانی مؤثر خواهند بود که اندومتر از قبل تحت تأثیر استروژن بوده باشد .

۵ ) استروژن ها ( Estrogens ) : ترکیبات تزریقی استروژن درمان انتخابی موارد AUB شدید و یا طولانی ( چه با تخمک گذاری چه بدون تخمک گذاری ) است . زیرا در این موارد اکثر اندومتر ریزش کرده و بافت حمایتی برای عروق وجود ندارد . البته اثر استروژن در این موارد منحصر به اثرات اندومتری آن نبوده و احتمالاً مکانیسم های دیگری نیز در آن دخیل هستند ( استفاده از استروژن جهت کنترل خون دماغ های مکرر و نیز در خونریزی های گوارشی ناشی از اختلالات عروقی ) .

۶ ) آندروژنها ( Androgens ) : دانازول ( danazole ) یکی از مشتقات صناعی ۱۷ آلفا - اتینیل تستوسترون با فعالیت آندروژنیک بوده و از طریق مهار تخمک گذاری ( فقط با دوزهای ۲۰۰ میلی گرم در روز به بالا ) ، کاهش تولید تخمدانی ۱۷ بتا - استرادیول و اثرات مستقیم بر روی گیرنده های استروژنی اندومتر در درمان AUB بسیار مؤثر است . اما به دلیل اثرات جانبی آن از جمله افزایش وزن ، چرب شدن پوست ، جوش و خشونت صدا در موارد خاصی استفاده می شود ( به مطالب بعدی مراجعه کنید ) .

۷ ) آگونیست های هورمون آزادکنندهٔ گونادوتروپین ( GnRH ) : تجویز غیر پالسی ( مداوم ) آگونیست های GnRH از طریق پایین نگه داشتن سطح گیرنده های GnRH باعث بوجود آمدن یک حالت هیپوگونادوتروپیک برگشت پذیر می شود که در نهایت باعث مهار تولید و ترشح گونادوتروپین ها ( FSH و LH ) می شوند . از این دسته داروها عمدتاً در موارد AUB همراه با لیومیوم و آدنو میوز استفاده می شود .

8 ) عوامل آنتی پروژستین ( Antiprogestational Agents ) : داروی RU - 486 ( Mifepristone ) یک آنتی پروژستین قوی بوده و عمدتاً با کاهش گیرنده های پروژستینی روش درمانی مناسبی برای موارد AUB همراه با لیومیوم به حساب آورده می شود .