اکثر آدم ها در طول زندگی ضربه می خورند ولی همه دچار اضطراب پس از ضربه نمی شوند. این اختلال بدون استعداد آسیب پذیری به وجود نمی آید. در اختلال استرس پس از ضربه، بیوشیمی نقش مهمی بازی می کند. هورمون کورتیزول که هنگام استرس توسط غده فوق کلیوی ترشح می شود نیز در این اختلال نقش دارد. میزان کورتیزول خون کسانی که اضطراب پس از ضربه دارند، بیشتر از حد متوسط است.

تجربه قبلی، مثلاً سابقه سوء رفتار در دوران کودکی یا داغ دیدگی های متعدد نیز شخص را مستعد استرس پس از ضربه می کنند.

شخصیت هم در این اختلال دخالت دارد. کسانی که ناراحتی را غیر قابل تحمل می دانند، در برابر ضربه و تاثیرات بعدی آن واکنش شدیدتری نشان می دهند و بیشتر احتمال دارد درگیر رفتار اجتناب شوند. قبول نداشتن خود نیز باعث می شود از تایید نشدن توسط دیگران بترسیم؛ علت تایید نشدن هم می تواند ضربه یا کنار نیامدن با آن باشد. این باور که واکنش های ما به رویدادهای بیرونی بستگی دارند نیز احساس درماندگی ایجاد می کند.

اگرچه مارتین قبل از کتک خوردن، آدم خوشحالی بود ولی از قدیم الایام نگان بود. اگر زمینه نگرانی نداشت که ناراحتی او طول نمی کشید. همان طور که خواهیم دید، بعضی از باورهای مارتین نیز وی را به خطر انداخته بودند.

باورهای اصلی

مستعد بودن در برابر ضربه، رابطه تنگاتنگی با جهان بینی انسان و نظر وی درباره خودش دارد. وقتی یک یا دو الگوی اعتقادی زیر را داشته باشید، احتمال این که در برابر ضربه ها واکنش شدیدی نشان بدهید بیشتر می شود؛ این الگوها عبارتنداز : اعتقاداتی با مضمون دنیای عادل و اعتقاداتی با مضمون آسیب پذیری، امنیت و راحتی