در این بخش از سایت مه شو، تعدادی از مثال های که به احتمال زیاد شما هم در نه گفتن به آنان دچار مواجه شده اید را آورده ایم و راه حل آن ها را هم بیان کرده ایم.

باید بیایی به پدرت کمک کنی.

اینجا چه اتفاقی افتاده است:

والدینتان فکر می کنند شما هنوز همان بچه دوازده سالهای هستید که می توانند بگویند چه باید بکنید و شما هم حتماً همان کار را انجام خواهید داد.

پاسخ: «خیلی دوست دارم به پدر کمک کنم، اما کاری که از من خواسته اید را قادر نیستم انجام دهم».

هشدار: مواظب باشید دوباره به دوران یک پیتسبر و یا دختر حرف گوش کن بر نگردید. تا جائیکه می توانید مثمرثمر باشید اما از قبل مطمئن شوید که انجام آن کار صدمه ای به برنامه های شما نمیزند. با این روش والدین خود را هم آزرده نخواهید کرد.

«آیا برای معاینه سالانه ات وقت گرفتی؟ می خواهی من با دکترت تماس بگیرم؟

اینجا چه اتفاقی افتاده است:

آیا دقت کردهاید تا به حالی چند بار پدر یا مادر تان چنین سؤالی از شما پرسیده اند؟ آیا آنها هنوز هم مراقب سلامتی شما هستند؟ آیا آنها هنوز نفهمیده اند که شما دیگر بزرگ شده اید و میتوانید از خود مواظبت کنید؟ قبل از اینکه والدینتان به دکتر تلفن بزنند، خودتان این کار را بکنید.

پاسخ: «نه، متشکرم. خودم تماس می گیرم».

هشدار: انجام بعضی از کارها به پدر و مادر تان میگوید که آنقدر بزرگ شده اید که دیگر نیازی به مراقبت آنها نداشته باشید.

«اگر پسر بود، «مکس» اسم مناسبی است و اگر هم دختر بود «مادلین» اسم قشنگی است»؟

اینجا چه اتفاقی افتاده است:

والدینتان قصد دارند با این کار بفهمند که شما چه اسمی را برای کودکتان انتخاب کرده اید و در کنار آن آنچه را که خود ترجیح میدهند را هم به اطلاعتان برسانند. بسیاری از پدر و مادربزرگها دوست دارند خودشان بچه هایتان را نام گذاری کنند.

پاسخ: «نه، فکر نمی کنم».

هشدار: وقتی خود و همسرتان برای کودکتان نامی تعیین کردید به خانواده خود و همسرتان اطلاع دهید که در این زمینه نیازی به کمک ندارید و وقتی که بچه به دنیا آمد نام انتخابی خود را به آنها خواهید گفت.

«امیدوارم برای عید به خانه برگردی».

اینجا چه اتفاقی افتاده است:

وفاداری شما در حال آزمایش است. خانواده و تعطیلات یک قاعده کلی است که نادیده گرفتن آن منجر به خدشه دار کردن احساسات می شود. مهم نیست که تا چه حد فکر می کنید وفادار بوده و تا چه حد به برنامهریزی هایی که برای تعطیلات می شود اهمیت می دهید، در هر صورت با نیامدن خود آنها را نامید خواهید کرد.

پاسخ: «نه، امسال قصد داریم نزد خانواده همسرم برویم. میدانم که برنامه هر ساله امان را دارم تغییر می دهم اما جشن گرفتن عید هر سال با شما اندکی غیرعادلانه است. سال بعد پیش شما خواهیم بود».

هشدار: افراد، به خصوص پدر و مادرها خیلی سخت تغییرات را میپذیرند. نمی توانید همیشه تمام اعضای خانواده را خوشحالی و راضی نگه دارید. دست از تلاش بیهوده بر دارید.

کنار آمدن با خانواده همسر

یک رابطه خوب با خانواده همسر و راضی و خوشنود نگه داشتن خانواده خودتان به طور همزمان احتیاج به اراده قوی و توانائی یک سخنگوی خوب بودن دارد. خانواده همسر ممکن است نگرشی متفاوت، روشهای بیگانه و انتظارات زیادتری از شما داشته باشند. به محض اینکه وارد صحنه شدید توجه انها به پسر و دخترشان بیش از پیش شده و تازه زمان آن رسیده است که شما موانعی را پیش روی خود ببینید دیدن چنین مشکلاتی باعث میشود زندگی برایتان سخت شود به خصوص اگر به خانواده همسرتان اجازه دخالت دهید. در این شرایط کلمه «نه» می تواند ابزار بسیار مفیدی باشد.