«ازت خواهش می کنم خواهرات و «گری» را دعوت کن».

اینجا چه اتفاقی افتاده است: پدر یا مادرتان سعی می کند که رابطه شما با خواهر یا برادر تان را بهبود بخشد. خواهر و خواهرشوهر شما افرادی غیرقابل اعتماد و بی توجه هستند، همیشه آنقدر دیر میرسند که غذایی را که با زحمت پخته اید از دهان میافتد و یا مهمانی تمام شده است و آخر سرهم عذرخواهی نمی کنند. پدر و مادر تان این خواهش را از شما می کنند در حالیکه میدانند شما رفتار خودخواهانه خواهر و شوهرش را تحمل می کنید.

پاسخ: «دیگر نمیخواهم رفتار زشت آنها را تحمل کنم».

هشدار: دیگر بس است، لازم نیست یک مرد l زن خوب جلوه کنید. مورد توهین و اهانت قرار گرفتن همیشه نباید مستقیم باشد. نادیده گرفتن اینگونه افراد چشمان آنها را به حقیقت باز می کند و شما با این کار به آنها ثابت می کنید که حق ندارند احساسات شما را جریحه دار کنند.

وقتی مادر تان اعلام می کند: «شام شب عید در منزل او برگزار خواهد شد». باعث آزردگی شما می شود، او هیچ بهانه ای را نمی پذیرد و به هیچ عنوان دوست ندارد زمان شام را مطابق با زمان آزاد اعضای خانواده هماهنگ کند. او بسیار لجوج است و این مسأله تازهای نیست. از زمانی که ازدواج کرده اید با درخواست شما که دوست دارید یک بار هم شب عید را در منزل خودتان برگزار کنید مخالفت کرده اسست.

اینجا چه اتفاقی افتاده است:

شما می خواهید شام شب عید را در خانه خودتان باشید. می خواهید به خود، پدر و مادر و دوستانتان ثابت کنید که می توانید از عھدہ انجام این کار بر آید و یا شاید دو دست دارید بالای میز غذاخوری بنشینید و در رأس این مهمانی خانوادگی باشید. می خواهید احساسی کنید که دیگر بزرگ شده اید اما به نظر میرسد مادر تان هیچ توجهی به خواسته های شما ندارد.

پاسخ: «نه، مامان. مهمانی شب عید امسال در خانه من برگزار می شود».

هشدار: تغییر دادن سنتها و آداب و رسوم همیشه امکانپذیر است. اگرچه ممکن است پدر و مادر در ابتدا مخالفت کنند اما کم کم طبق خواسته فرزندانشان عمل می کنند.

«وقتی مادر تان میبیند شما سعی می کنید بچه سه ساله اتان را روی صندلی مخصوص کودک در ماشین بنشانید میگوید: «نمی توانی او را روی صندلی پشت بنشانی؟ او به اندازه کافی بزرگ شده در ضمن مسیر طولانی را هم نمی خواهیم برویم».

اینجا چه اتفاقی افتاده است: شاید والدین شما ندانند از زمانی که آنها خود بچه ای کوچک داشته اند مدتها گذشته و امکانات و تجهیزات مراقبت از کودکان تغییر یافتهاند. مادر تان نیاز به اطلاعات بیشتری دارد.

پاسخ: «نه، مامان. باید در صندلی مخصوص خودش بنشیند».

هشدار: مهم نیست مادر تان چه فکری می کند، وقتی مسأله امنیت کودکتان مطرح باشد، این شما هستید که مسئولید.