رئیستان تماس گرفته و از پشت تلفن فریاد میزند: «همه چیز به هم ریخته است، میخواهم تمام کارها و گزارشها را همین حالا و حداکثر تا فردا صبح برایم بفرستید. هیچ بهانه ای را نمیپذیرم، در غیر اینصورت اخراج می شوید».

اینجا چه اتفاقی افتاده است: رئیس شرکت اعصابتان را به هم ریخته و شما و کارمندان دیگر را در تنگنا قرار داده است. از یک طرف با خود فکر می کنید آیا پول ارزش چنین اعصاب خوردی را دارد؟ آیا اگر در شرکتی کار کنید که رئیس آن اندکی ملایمتر باشد بهتر نیست و کارتان خوشایند تر نخواهد بود؟

پاسخ: «هنوز آماده نیست، ما گفته بودیم که کار را تا آخر هفته آمادہ می کنیم».

هشدار: روشهای تهدید و ارعاب منجر به فشار عصبی غیرقابل باوری می شود. آیا به چنین مدیر غیرقابل انعطافی نیاز دارید؟ قبل از اینکه با چنین مدیری برخورد کنید همه چیز را بسنجید، تصمیم بگیرید که چگونه او را جایگزین کنید و مطمئن شوید که آیا چنین کاری به نفع همه است یا خیر.

«می توانی ترتیب جلسه تورنتو را برای من بدهی؟ واقعاً مدیونت میشوم».

اینجا چه اتفاقی افتاده است:

چنین دوستانی را باید در همان لحظه غافلگیر کرد و برایشان کاری معادل آن دست و پا کرد. از او درخواست دیگری داشته باشید.

پاسخ: «حتماً کارت را انجام می دهم. می توانی برای من ترتیب جلسه آتلانتا را بدهی»؟

هشدار: از قبل افراد را آزمایش کنید. اگر نمیتوانید مطمئن شوید که کاری را در عوض برایتان انجام دهد، به راحتی نه بگوئید.

«باید قراردادهای بیشتری ببندی با (مشتریان، تجار و...) برایم مهم نیست که چطور این کار را انجام می دهی».

اینجا چه اتفاقی افتاده است:

بدون اینکه چیزی گفته باشید. شخصی که برایش کار می کنید از شما میخواهد که هر روشی را که میدانید به کارگیرید تا پول در آورید. او بی توجه، مجبورتان می کند تا روشهایی را بکار گیرید که با آنها موافق نیستید و احساس می کنید

پاسخ: «باید در موردش صحبت کنیم، من به این شکل نمی توانم کار کنم».

هشدار: وقتی از شما میخواهند کاری غیراخلاقی انجام دهید، بهتر است پیشنهاداتی ارائه دهید با چنین کاری، رئیستان متوجه می شود نمیتواند شما را فریب دهد تا از شما بخواهد که اصولتان را زیرپا بگذارید. شما از قبل خطمشی خود را اعلام کرده اید.

«با چک حقوق بعدیت، ۲ درصد تشویقی می گیری».

اینجا چه اتفاقی افتاده است:

در هر سازمانی، به بعضی از کارمندان بیشتر از دیگران بها داده میشود و تقریباً هر کسی فکر می کند که بیش از آنچه که حقوق می گیرد، ارزش دارد. مطمئن شوید که قبل از هر پاسخی، ارزشی خود را به خوبی میدانید.

پاسخ: «متشکرم، اما فکر می کنم توانایی من از هر کسی دیگری در این سازمان بیشتر است. من همکاری فوق العادهای داشته ام و امسال بسیار خوب عمل کرده ام، خیلی بهتر و بیشتر از ۲ درصد تشویقی».

هشدار: ارزش شما برای سازمان، آنچه که خودتان فکر می کنید نیست بلکه آن است که مدیرتان فکر می کند. اگر بیش از حد اهمیت خود را ابراز کنید در خطر از دست دادن کارتان خواهید بود. خیلی احتیاط کنید.